نیچ مارکتینگ چیست؟ + 8 مثال کاربردی از بازاریابی گوشه‌ای

تا حالا شده که بخواهید کسب‌وکاری شروع کنید، اما با دیدن رقبای قدرتمندی که بازار را گرفته‌اند، پشیمان شوید؟

مثلاً به فکر راه‌اندازی یک فروشگاه آنلاین ورزشی می‌افتید. اما با وجود غول‌هایی مثل نایکی یا آدیداس در این بازار اشباع‌شده، آیا شانسی برای یک فروشگاه جدید باقی می‌ماند؟

این ترس از رقابت، قاتل بسیاری از ایده‌های عالی است. اما یک راه حل هوشمندانه وجود دارد؛ راه حلی به نام «نیچ مارکتینگ» یا بازاریابی گوشه‌ای.

نیچ مارکتینگ یعنی هنر نادیده گرفتن کل بازار، برای تبدیل شدن به انتخاب بی‌رقیب یک گروه کوچک و خاص.

مفهوم نیچ مارکتینگ و تمرکز هدفمند بر یک نقطه از بازار

در نیچ مارکتینگ، کسب‌وکار تصمیم می‌گیرد به‌جای فعالیت در یک گسترۀ بزرگ و شلوغ، روی آن بخش کوچک، مشخص و کمتر دیده‌شده از بازار تمرکز کند. این بخش معمولاً گروهی از مشتریان است که:

• ترجیحات متفاوت

دارند و برندهای بزرگ یا به آن‌ها توجه نکرده‌اند یا برایشان اولویت نداشته‌اند.

به این بخش‌های کوچک و خاص، «نیچ مارکت» گفته می‌شود؛ یعنی گوشه‌هایی از بازار که هنوز به‌درستی پر نشده‌اند.

منطق نیچ مارکتینگ ساده است. در بسیاری از بازارها، شرکت‌های بزرگ به‌دنبال حجم بالا و مخاطب انبوه هستند. همین موضوع باعث می‌شود برخی نیازهای خاص، کم‌اهمیت یا غیراقتصادی به نظر برسند و نادیده گرفته شوند. این‌جاست که کسب‌وکارهای کوچک یا چابک‌تر می‌توانند با تمرکز روی همان نیازهای خاص، جایگاه مشخصی برای خودشان بسازند.

نیچ مارکتینگ یعنی به‌جای رقابت مستقیم با بازیگران بزرگ در بازارهای شلوغ، سراغ بخشی از بازار بروید که کمتر دیده شده، نیازهای مشخصی دارد و اگر درست به آن پاسخ داده شود، می‌تواند فرصت رشد و سودآوری واقعی ایجاد کند.

چند مثال واقعی برای درک بهتر نیچ مارکتینگ

برای اینکه ببینیم نیچ مارکتینگ در عمل چگونه است و چطور می‌توان با تمرکز بر یک گروه خاص، به موفقیت رسید، بیایید چند نمونۀ موفق و الهام‌بخش را با هم بررسی کنیم. این مثال‌ها نشان می‌دهند که همیشه لازم نیست همه را هدف بگیرید.

گاهی اوقات، انتخاب درست در بازاریابی، بهترین بودن برای «گروهی خاص» است.

۱. هدف‌گیری خریدارانی که مسئولانه انتخاب می‌کنند

این گروه، مشتریانی هستند که تصمیمات خرید خود را نه فقط بر اساس قیمت یا کیفیت، بلکه بر پایۀ ارزش‌هایشان می‌گیرند. برای آن‌ها، تأثیر یک محصول بر محیط زیست، تست نشدن آن روی حیوانات و تولید اخلاقی، اهمیت بالایی دارد.

برندی را تصور کنید که فقط محصولات مراقبت از پوست وگان و بدون تست حیوانی تولید می‌کند. یا فروشگاهی که جایگزین‌های پایدار برای محصولات پلاستیکی یک‌بارمصرف ارائه می‌دهد؛ مانند کیسه‌های خرید پارچه‌ای یا کاغذی.

۲. بازاری برای حیوانات خانگی: از غذای ارگانیک تا گجت‌های هوشمند

بسیاری از افراد، حیوانات خانگی خود را عضوی از خانواده می‌دانند. این تغییر نگرش، یک بازار گوشه‌ای بسیار سودآور ایجاد کرده است. دیگر دوران خرید یک کیسه غذای ساده به سر آمده؛ حالا نوبت به محصولات و خدمات ویژه رسیده است.

فروش غذای ارگانیک و مخصوص برای سگ‌هایی با حساسیت‌های گوارشی، ارائۀ خدمات فیزیوتراپی و ماساژ برای حیوانات مسن، طراحی لباس‌های شیک و کاربردی برای نژادهای خاص یا حتی دوربین‌های هوشمندی که به صاحبشان اجازه می‌دهند از راه دور با حیوان خود بازی کنند.

۳. از آشپزخانه تا دفتر کار: بازار تخصصی برای افزایش راحتی و تمرکز دورکاران

با افزایش تعداد افرادی که از خانه کار می‌کنند، یک گروه کاملاً جدید با نیازهای منحصر به فرد شکل گرفته است. این افراد دیگر در یک دفتر کار سنتی نیستند و به‌دنبال راه‌حل‌هایی برای افزایش راحتی، تمرکز و بهره‌وری در محیط کار خانگی خود می‌گردند.

تولید میز و صندلی‌های ارگونومیک که برای فضاهای کوچک آپارتمانی طراحی شده‌اند، فروش هدفون‌های باکیفیت برای حذف صدای مزاحم محیط، ارائۀ عینک‌هایی که نور آبی مانیتور را فیلتر می‌کنند یا حتی ایجاد پلتفرم‌های آنلاین برای تیم‌سازی و افزایش ارتباط میان کارمندان دورکار.

تمرکز بر حل چالش‌های روزمره یک کارمند دورکار. محصول شما باید به آن‌ها کمک کند تا مرز بین کار و زندگی شخصی را بهتر مدیریت کرده و در عین حال، حس حرفه‌ای بودن را در خانه خود تجربه کنند.

حتماً بخوانید: تبلیغات در دهلران ، گوی سبقت را از رقبایتان بگیرید !

۴. فراتر از تفاوت رنگ و سایز: بازار پوشاک برای افراد با نیازهای فیزیکی خاص

این نیچ مارکت فوق‌العاده ارزشمند، بر طراحی لباس برای افرادی تمرکز دارد که به دلیل معلولیت یا شرایط فیزیکی خاص، نمی‌توانند از لباس‌های استاندارد موجود در بازار استفاده کنند.

به‌طور مثال  طراحی لباس‌هایی شیک و مدرن برای افرادی که از ویلچر استفاده می‌کنند، تولید پوشاکی با دکمه‌های مغناطیسی به جای دکمه‌های سنتی برای افراد با محدودیت حرکتی یا ساخت کفش‌هایی که پوشیدن آن‌ها برای افراد ناتوان، آسان باشد.

5 – بازار نسل بازنشستگان: خدمات تفریحی و آموزشی برای سالمندان فعال

وقتی صحبت از سالمندان می‌شود، ذهن بسیاری به سمت نیازهای پزشکی و مراقبتی می‌رود. اما یک بازار گوشه‌ای بزرگ و رو به رشد، سالمندان فعال، اجتماعی و کنجکاوی هستند که به‌دنبال کیفیت زندگی بالاتر، یادگیری و تفریح‌اند.

به‌طور مثال برگزاری تورهای گردشگری یک‌روزه یا کلاس‌های آموزشی (مانند آموزش کار با گوشی هوشمند) مخصوص سالمندان، ارائۀ خدمات مربی ورزشی خصوصی در منزل با تمرینات متناسب‌سازی‌شده یا راه‌اندازی رستورانی با منوی غذایی سالم و محیطی آرام و نوستالژیک.

6 – خدمات اشتراکی برای نوزادان: راه‌حلی برای والدین

والدین جوان با دو چالش بزرگ روبرو هستند: هزینه‌های سرسام‌آور وسایل نوزاد و عمر بسیار کوتاه استفاده از این وسایل.

یک کالسکه یا گهوارۀ گران‌قیمت، تنها برای چند ماه قابل استفاده است. این درد، یک فرصت عالی برای کسب‌وکارهای مبتنی بر اقتصاد اشتراکی ایجاد کرده است.

به‌طور مثال سرویس اجارۀ وسایل نوزاد (کالسکه، صندلی ماشین، تخت کنار مادر). والدین با پرداخت حق عضویت، متناسب با رشد نوزاد، وسایل مورد نیازشان را دریافت کرده و پس از اتمام دوره، آن را برمی‌گردانند. این کار هم به‌صرفه اقتصادی است و هم با محیط زیست سازگاری دارد.

لجستیک بی‌نقص و تضمین بهداشت. وسایل باید پس از هر بار استفاده، به‌طور کامل ضدعفونی شده و در بهترین وضعیت به مشتری بعدی تحویل داده شوند. راحتی فرآیند (از سفارش تا تحویل و بازگشت) نقشی حیاتی در موفقیت این مدل کسب‌وکار دارد.

7 – گردشگری و هتلداری تخصصی: بازاریابی گوشه‌ای برای سلیقه‌های خاص

صنعت گردشگری بسیار وسیع است، اما می‌توان با هدف گرفتن یک گروه خاص، تجربه‌ای منحصربه‌فرد خلق کرد.

گاهی اوقات، موفقیت در حذف کردن بخشی از مشتریان برای خدمت‌رسانی بهتر به گروهی دیگر است.

هتل‌ها یا اقامتگاه‌های مخصوص برای بزرگسالان که محیطی آرام و رمانتیک را برای زوج‌ها فراهم می‌کنند. یا برعکس، هتل‌های «مخصوص خانواده‌های دارای فرزند» با امکانات کامل بازی و سرگرمی. مثال دیگر، رستوران‌های “تم‌دار” هستند که مشتری را به دنیای یک فیلم، کتاب یا دورۀ تاریخی خاص می‌برند. مانند تم هری‌پاتر.

شما در حال فروش یک «تجربه» هستید، نه فقط یک اتاق یا یک وعده غذا.

8 – نیچ مارکت محصولات آموزشی برای کودکان کم‌توان با نیازهای ویژه

والدین، مربیان و درمانگران کودکانی که دارای شرایط خاص (مانند اوتیسم، بیش‌فعالی یا ناتوانی‌های جسمی) هستند، به‌دنبال ابزارهایی فراتر از اسباب‌بازی‌های معمولی می‌گردند. آن‌ها به محصولاتی نیاز دارند که به رشد مهارت‌های شناختی، حسی و حرکتی فرزندشان کمک کند.

طراحی و تولید اسباب‌بازی‌های حسی برای تقویت حواس پنج‌گانه، ساخت بازی‌های کارتی یا اپلیکیشن‌هایی که مهارت‌های اجتماعی را آموزش می‌دهند.

همکاری با متخصصان و اعتبار علمی. برای تولید محصولات در این حوزه، مشورت و همکاری با کاردرمانگران، روانشناسان کودک و مربیان، ضروری است. بازاریابی شما باید بر پایۀ آموزش به والدین و نمایش تأثیرات مثبت محصول بر رشد کودک بنا شود.

چگونه گوشۀ دنج خود را پیدا کنیم؟ چهار استراتژی اصلی نیچ مارکتینگ

برای ورود به یک بازار و پیدا کردن آن فرصت طلایی، استراتژی‌های مختلف و کاربردی وجود دارد. در ادامه، با چهار رویکرد اصلی برای پیدا کردن و تسخیر بازار گوشه‌ای خود آشنا می‌شوید.

بازاریابی در یک گوشه از جغرافیا: قدرت تمرکز بر یک منطقۀ خاص

این استراتژی یعنی به جای تلاش برای پوشش کل شهر یا کشور، تمام انرژی و منابع خود را بر روی یک منطقۀ جغرافیایی مشخص متمرکز کنید.

حتماً بخوانید: مفهوم پروموشن در بازاریابی + انواع پروموشن‌های فروش

شاید فکر کنید با وجود رستوران‌های متعدد در سطح شهر، سرمایه‌گذاری روی یک کافۀ جدید، ریسک بالایی دارد. اما با این رویکرد، هنوز شانس موفقیت بسیار است. به جای تبلیغات گسترده و پرهزینه، کسب‌وکارتان را فقط به ساکنان، کارمندان و رهگذران همان محله معرفی کنید. با این کار، به جای فریاد زدن در یک استادیوم شلوغ، در یک اتاق پذیرایی صمیمی صحبت می‌کنید و به سرعت به انتخاب اول همسایگان خود تبدیل می‌شوید.

متخصص یک چیز، نه همه‌چیزدان: نیچ مارکتینگ بر اساس محصول

در این رویکرد، شما به جای ارائۀ سبد کاملی از محصولات، محدودۀ فعالیت خود را به یک یا چند محصول بسیار خاص محدود می‌کنید و در همان زمینه، بهترین می‌شوید.

بیایید به همان مثال فروشگاه آنلاین لوازم ورزشی برگردیم. به جای رقابت با فروشگاه‌های بزرگی که از دمبل تا لباس ورزشی می‌فروشند، شما می‌توانید یک فروشگاه تخصصی فقط برای «کفش‌های دویدن حرفه‌ای برای مسیرهای کوهستانی» راه‌اندازی کنید. با این کار، شما دیگر یک فروشگاه ورزشی معمولی نیستید؛ شما به مرجع و متخصص اصلی دوندگان کوهستان تبدیل می‌شوید.

بازاریابی برای یک «قبیله»: تمرکز بر گروهی خاص از مشتریان

این استراتژی یعنی کسب‌وکارتان را از ابتدا برای خدمت به یک گروه خاص با علایق، هویت یا نیازهای مشترک طراحی کنید.

سالن‌های زیبایی را در نظر بگیرید که بازاری بسیار رقابتی دارند. به جای افتتاح یک سالن زیبایی با ده‌ها خدمت مختلف، می‌توانید یک کلینیک تخصصی فقط برای «مراقبت از پوست آقایان» یا یک سالن تخصصی «رنگ موهای فانتزی برای نسل جوان» تاسیس کنید. با این کار، شما به پاتوق اصلی یک «قشر خاص» تبدیل می‌شوید و مشتریان شما، سفیران برندتان خواهند بود.

بازی در دو قطب مختلف بازار: استراتژی تمرکز بر قیمت

این روش یعنی تمرکز مطلق بر روی یکی از دو انتهای طیف قیمت.

یا محصولات فوق لوکس برای قشر مرفه یا محصولات بسیار اقتصادی برای مشتریان حساس به قیمت.

به برند ایتالیایی «جورجیو آرمانی» فکر کنید. این برند با قیمت‌های بسیار بالا، عمداً بخش بزرگی از جامعه را نادیده می‌گیرد تا به انتخاب اول قشر ثروتمند تبدیل شود. اما سوال اینجاست: این مشتریان خاص را چگونه باید پیدا کرد؟ تبلیغ یک محصول لوکس برای همه، هدر دادن بودجه است.

اینجاست که ابزارهای هدف‌گیری دقیق، نقشی حیاتی پیدا می‌کنند. شما باید پیام خود را دقیقاً به دست کسانی برسانید که توانایی خرید محصول گران‌قیمت شما را دارند. برای مثال، به‌جای تبلیغات عمومی، می‌توانید از تکنولوژی ارسال پیامک زنده LBS استفاده کنید.

این ابزار به شما اجازه می‌دهد روی نقشه، یک منطقۀ مشخص (مانند گران‌قیمت‌ترین محله‌های شهر) را انتخاب کرده و پیامک تبلیغاتی خود را فقط برای تمام شماره‌های حاضر در همان لحظه و همان منطقه ارسال کنید. این کار، معادل دیجیتال داشتن یک ویترین در لوکس‌ترین خیابان شهر است.

چطور بفهمیم یک نیچ مارکت ارزشمند پیدا کرده‌ایم؟

بسیار خب، شما یک گوشه از بازار را پیدا کرده‌اید. اما از کجا بفهمیم که این یک «رگه طلا» و یک فرصت واقعی است یا فقط یک بازار کوچک و بی‌اهمیت؟ یک نیچ مارکت سودآور، چند علامت و نشانۀ حیاتی دارد که باید به دنبالشان بگردید:

نیازهایشان نادیده گرفته شده است.

این مشتریان اغلب از گزینه‌های موجود در بازار انبوه، ناامید و سرخورده هستند. آن‌ها به‌طور فعال به‌دنبال راه‌حلی می‌گردند که برندهای بزرگ و عمومی، آن را ارائه نمی‌دهند. شما در حال حل کردن یک درد واقعی برای آن‌ها هستید، نه فقط فروش یک محصول.

به‌دنبال راه‌حل‌های «سفارشی و شخصی‌سازی شده» هستند.

این گروه از مشتریان، حساسیت کمتری به قیمت دارند و حاضرند برای تجربه و احساس «انگار دقیقاً برای من ساخته شده»، پول بیشتری بپردازند.

از بسته‌بندی محصول گرفته تا سیاست‌های بازگشت کالا، همه چیز باید با در نظر گرفتن نیازها و شرایط خاص آن‌ها طراحی شود.

مخاطبان بازاریابی گوشه‌ای مرزهای مشخصی دارند.

شما باید بتوانید مشتری هدف خود را با جزئیات کامل توصیف کنید. اما مهم‌تر از آن، باید بدانید که مشتری شما چه کسی نیست. داشتن این مرزهای شفاف به شما کمک می‌کند تا تمام تلاش‌های خود را متمرکز نگه دارید.

به شما جایگاه «متخصص» را می‌دهند.

برندهای نیچ تلاش نمی‌کنند همه‌چیز برای همه‌کس باشند. آن‌ها خود را به‌عنوان مرجع و متخصص اصلی در حوزۀ کاری مشخص معرفی می‌کنند.

حتماً بخوانید: کاربردهای بازاریابی پیامکی برای وبلاگ نویسان

وقتی شما تنها راه‌حل یک مشکل خاص باشید، مشتریان برای راهنمایی به شما مراجعه می‌کنند، نه فقط برای خرید.

نتیجه نهایی: وفاداری آهنین

بزرگترین مزیت پیدا کردن یک نیچ مارکت واقعی، کسب وفاداری شدید مشتریان است. وقتی یک مشتری احساس کند که شما او را عمیقاً درک کرده‌اید، دیگر فقط یک خریدار نیست؛ او به یک مشتری دائمی و یک سفیر پرشور برای برند شما تبدیل می‌شود.

چگونه نیچ مارکت خود را قبل از سرمایه‌گذاری، ارزیابی کنیم؟

پیدا کردن یک ایدۀ جذاب، تنها قدم اول است. سوال حیاتی بعدی این است: آیا این بازار گوشه‌ای، ظرفیت پذیرش یک کسب‌وکار جدید را دارد؟

ارزیابی اندازۀ مخاطبان، تقاضا و سودآوری بالقوه، به اندازۀ خود ایدۀ اولیه اهمیت دارد.

در ادامه، چند گام کلیدی برای اعتبارسنجی ایدۀ نیچ مارکتینگ خود را مشاهده کنید.

مراقب سکوت بازار باشید: چرا «رقابت صفر» همیشه خوب نیست؟

بازار خلوت شاید در نگاه اول یک فرصت طلایی به نظر برسد. اما این سکوت می‌تواند یک زنگ خطر باشد. شاید دلیلی وجود دارد که دیگران از این بازار دوری کرده‌اند؛ مثلاً تقاضای کافی برای محصول وجود ندارد یا زنجیرۀ تامین آنقدر پیچیده است که چالش‌های بزرگی ایجاد می‌کند.

بازار را تست کنید: قبل از شیرجه، آب را امتحان کنید.

به جای سرمایه‌گذاری سنگین، با قدم‌های کوچک شروع کنید. می‌توانید چند محصول را به‌صورت «دراپ‌شیپینگ» عرضه کنید و یک کمپین تبلیغاتی کوچک برای مخاطبان هدف خود اجرا نمایید. از مشتریان اولیه بازخورد بگیرید یا چند نمونه از محصول را برای اینفلوئنسرهای آن حوزه ارسال کنید تا نظرشان را بگویند. این بازخوردهای اولیه، برای تنظیم دقیق استراتژی شما قبل از یک عرضه تمام‌عیار، حیاتی هستند.

کارآگاه شوید: به اعماق دنیای مخاطبان خود نفوذ کنید.

تحقیقات کلمات کلیدی، نقطۀ شروع خوبی است، اما کافی نیست. شما باید مانند یک کارآگاه، به اعماق دنیای نیچ خود نفوذ کنید:

• وبلاگ‌های تخصصی و پادکست‌های صنعتی را دنبال کنید.
• نظرات مشتریان در سایت‌هایی مانند آمازون یا دیجی‌کالا را زیر و رو کنید.
• در شبکه‌های اجتماعی و انجمن‌های آنلاین، ببینید مردم از چه چیزی شاکی هستند و چه آرزوهایی دارند.

آیا می‌توانید راه‌حلی برای یک مشکل رایج که همه از آن صحبت می‌کنند، ارائه دهید؟ این مشاهدات، گنجینه‌های پنهان شما هستند.

نبض بازار را در دست بگیرید: همگام با روندهای روز حرکت کنید.

کسب‌وکار شما باید مانند یک متخصص آگاه و به‌روز صحبت و عمل کند. با استفاده از ابزارهایی مانند Google Trends و Google Alerts، کلمات کلیدی مرتبط با نیچ خود را رصد کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا از موضوعات داغ، خواسته‌های نوظهور و تغییرات سلیقۀ مشتریان خود، همیشه یک قدم جلوتر باشید.

قدرت فروش منحصربه‌فرد خود را پیدا کنید.

USP یا Unique Selling Proposition، همان «قدرت ویژه» برند شماست؛ قولی که شما به مشتری می‌دهید و هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند مانند شما به آن عمل کند.

USP شما باید به یک نیاز واقعی و فوری پاسخ دهد. از خودتان بپرسید: من چه دردی را از مشتری دوا می‌کنم؟ چه آرزویی را برایش برآورده می‌سازم؟

یک USP قدرتمند، از این فرمول ساده پیروی می‌کند:

ما به [گروه خاص] کمک می‌کنیم تا به [نتیجۀ مشخص] برسند، از طریق [رویکرد منحصربه‌فرد ما].

هرچه پاسخ شما به این فرمول دقیق‌تر و خاص‌تر باشد، پیام شما قدرتمندتر خواهد بود.

ابزارخانه یک متخصص: چگونه پیام خود را به قلب نیچ مارکت برسانیم؟

وقتی گوشۀ دنج خود را در بازار پیدا کردید، به ابزارهایی دقیق و هدفمند نیاز دارید تا پیام خود را به دست همان گروه خاص برسانید. در نیچ مارکتینگ، ما به‌دنبال فریاد زدن نیستیم؛ بلکه به‌دنبال نجوا کردن در گوش فرد مناسب هستیم. در ادامه، موثرترین ابزارها برای این کار را بررسی می‌کنیم.

ارتباط مستقیم و شخصی: هنر بازاریابی پیامکی هدفمند

پیامک مستقیم‌ترین و شخصی‌ترین کانال ارتباطی شما با مشتری است. این ابزار، از فیلتر الگوریتم‌ها و شلوغی شبکه‌های اجتماعی عبور کرده و مستقیماً در دست مشتری قرار می‌گیرد.

حتماً بخوانید: تبلیغات هدفمند در ابرکوه ، بازاریابی با کمترین‌هزینه !؟

تصور کنید شما وارد‌کنندۀ تجهیزات پزشکی هستید. به‌جای ارسال پیامک به تمام شهر، با استفاده از امکان ارسال پیامک به مشاغل و اصناف در ملی پیامک، پیام خود را فقط برای پزشکان و بیمارستان‌های یک محلۀ خاص ارسال کنید. یا اگر یک فروشگاه لوازم ورزشی دارید، می‌توانید یک کد تخفیف را فقط برای مشتریانی ارسال کنید که در نزدیکی یک باشگاه ورزشی حضور دارند.

برای اجرای این سطح از دقت، انتخاب بهترین پنل پیامکی یک تصمیم استراتژیک است، نه فقط فنی. یک پنل قدرتمند به شما ابزارهای هدف‌گیری بر اساس منطقه، شغل یا رفتار خرید را می‌دهد تا هر پیامک شما، یک سرمایه‌گذاری هوشمندانه باشد.

ساختن قبیلۀ دیجیتال: قدرت شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی، استادیوم شما برای پیدا کردن و گرد هم آوردن «قبیله» شماست. اینستاگرام، بهترین ویترین برای روایت داستان بصری برند بوده و لینکدین، فضایی عالی برای نیچ‌های B2B (کسب‌وکار به کسب‌وکار) است.

مثال موفق: برند ویزلند را در نظر بگیرید. در بازار اشباع‌شده چرم با غول‌هایی مثل چرم مشهد، ویزلند با یک حرکت هوشمندانه شروع کرد: تولید بوت‌های زمستانی فقط برای جوانان (۲۰ تا ۴۰ سال).

اینستاگرام به صحنه نمایش آن‌ها تبدیل شد. آن‌ها با تولید محتوایی که با زبان و سلیقۀ همین گروه صحبت می‌کرد، به سرعت به یک برند محبوب در میان جوانان تبدیل شدند و سپس، کسب‌وکار خود را گسترش دادند.

پایگاه مرکزی برند: وب‌سایت تخصصی برای ارائه خدمات، طراحی کنید.

اگر شبکه‌های اجتماعی «غرفه‌های» شما در بازارهای مختلف هستند، وب‌سایت، «دفتر مرکزی» و قلب تپندۀ برند شماست. اینجا جایی است که شما داستان کامل خود را تعریف می‌کنید، با مقالات وبلاگ، تخصص خود را به رخ می‌کشید و تجربه‌ای کامل و کنترل‌شده برای مشتریان خود خلق می‌کنید. وب‌سایت ویزلند، فقط یک کاتالوگ آنلاین نیست؛ بلکه مقصدی است که به آن‌ها اجازه می‌دهد به قبیلۀ خود در سراسر ایران خدمت‌رسانی کنند.

حضور فیزیکی در زمین بازی: تبلیغات محیطی هوشمند

تبلیغات محیطی (بیلبورد، تراکت) در نیچ مارکتینگ به معنای «حضور فیزیکی در زیستگاه مشتری» است.

اگر شما محصولات خوراکی پروتئینی و سالم می‌فروشید، بیلبورد شما در یک اتوبان عمومی، هدر دادن پول است. جایگاه واقعی آن، روی دیوار یک باشگاه ورزشی یا به‌صورت یک تراکت در یک کلینیک تغذیه است. شما پیام خود را دقیقاً جایی قرار می‌دهید که مشتری ایده‌آل شما، در حال فکر کردن به همان نیاز است.

در ایستگاه آخر نیچ مارکتینگ حتما بخوانید

یادتان هست که از ترس ورود به بازاری پر از رقیب شروع کردیم؟

حالا می‌دانیم که آن ترس، تنها یک خطای دید بود. در این مقاله، دیدیم که برای موفقیت، نیازی به جنگیدن با غول‌ها نیست؛ می‌توان در زمینی بازی کرد که آن‌ها اصلاً حضور ندارند.

ما با هم کشف کردیم که نیچ مارکتینگ، هنر پیدا کردن گروهی است که نیازهایشان نادیده گرفته شده. از ارزیابی یک ایده تا استفاده از ابزارهای دقیق برای رسیدن به مشتری، تمام مسیر را بررسی کردیم. پیام نهایی این مقاله ساده است: اقیانوس را فراموش کنید. گوشه دنج، آرام و سودآور خود را پیدا کنید و پادشاه بلامنازع آن شوید.